11.8.06

همه جای ایران سرای من است

شنبه ، 21 امرداد 1385
دوستان تشکر از همه که تلفن زدین، ایمیل فرستادین و یا تو کامنتدونی برای تولد دخترم بهم تبریک گفتین. امیدوارم شمایی که بچه دارین سالهای سال سایه تون بالای سر بچه هاتون باشه اونهایی هم که ندارن یکروز طعم شیرین بچه دار شدن رو بچشن (به بچه ندارها در گوشی بگم با این حرفا گول نخورین اینها همه اش تعارفه!!!) یه تشکر ویژه هم از پونه، دوستی که هنوز ندیدمش و با اینحال خیلی به من لطف داره و برای پیدا کردن شماره تلفن اتاقم در بیمارستان کلی به زحمت افتاده بود.
یک دوست به نام آراز در پست قبلی برای من کامنت گذاشته بود. بقیه این پست خطاب به آن دوست است. اگر دوباره به این وبلاگ بیاد.
آراز عزیز از نامت پیداست که اهل آذربایجان هستی و مثل خیلی از هموطنان عزیز آذربایجانی دغدغه آن سرزمین رو داری. نمیدونم چند بار تا حالا این وبلاگ رو خوندی و چقدر با افکار من آشنا هستی که به راحتی منو متهم کردی به دل نسوزاندن برای هموطنانم در آذربایجان. دوست عزیز، من ترسوتر از اونم که درباره هر حادثه سیاسی که در میهن رخ میده مطلبی بنویسم. پست قبلی هم با هزار ترس و لرز گذاشتم. بارها هم به شجاعت کم خودم اعتراف کرده ام. بیشتر ما در این موارد محتاطانه برخورد می کنیم. گواه منهم تعداد کامنتهای پست قبلیه با اینکه این وبلاگ در پنج روز گذشته حدود 100 بازدید داشته اما فقط 8 نفر کامنت گذاشتن. اما با وجود همین ترس که در دلم هست باز هم سعی کردم تا اونجایی که میشه افکار و عقایدم رو در لفافه هم که شده بیان کنم. اگر می خواستم بیشتر از این بگم مطمئناً جای منهم همون جایی هست که ... اما همیشه برای هر کسی که برای آزادی جنگیده احترام قائلم و به یادش هستم. برام هم فرقی نمیکنه که اهل کدوم شهر از میهنم بوده. آنچه که مهمه میهن و آزادی است. آهنگ وبلاگم هم تقدیم به تو و همه اهالی آذربایجان که قلبشون مثل قلب ستارخان برای ایران می تپه.