23.5.06

آزادسازی خرمشهر

سه شنبه دوم خرداد 1385
فردا سالروز آزادسازی خرمشهره. نمیگم فتح . چون این کلمه برای من معنی تسخیر مکانی که متعلق به تسخیر کننده نبوده رو میده . فقط آزادسازی
یادمون نره چندین هزار خانواده زندگی و خونه هاشون رو از دست دادن. آواره شدن. راهی شهرهای دیگه شدن و ما هموطن های ناآگاه ساکن شهرهای دیگه اسم جنگزده روشون گذاشتیم. غربتی صداشون می کردیم. چپ چپ نگاهشون می کردیم انگار که جای ما رو تنگ کرده بودن! نفهمیدیم چی کشیدن. حالا که سالهاست جنگ تموم شده از روزهای بمب باران یاد می کنیم و آه میکشیم و به اونهایی که این بلاها رو سرمون آوردن لعنت میفرستیم. فکر نمیکنم هیچکدوم از ما ساکنان تهران و شهرهایی که دور از جنگ بودن بفهمیم چه بر سر مردم جنوب و غرب کشورمون اومد. یک صدم اون رنجی که اونها تحمل کردن ما نکشیدیم
دوستی تعریف می کرد که یک همکار جنوبی داشته و هربار که صحبت از جنگ میشده و از خاطراتش تعریف میکرده اشک میریخته. اشک میریخته وقتی یادش می اومده که هیچی برای خوردن نداشتن و از خوردن ماهی های رودخونه هم محروم شده بودن چون هربار که شکم ماهی ای رو می شکافتن توش تکه های بدن انسان رو پیدا می کردن. اشک می ریخته وقتی یادش میومده مادر پرستارش برای یکساعت بیرون می رفته و ازش خبری نمیشده تا سه روز بعد که خسته از بیمارستان و مداوای مجروحان برمیگشته و اون و خواهرهاش تنها و گرسنه با دلهره و ترس از برنگشتن مادر و صدای توپ و خمپاره ای که هر لحظه ممکن بوده خونه رو ویرونه کنه به سر می بردن.
یادمون نره که چه کسانی در ابتدای جنگ رفتن و با دست خالی از میهن دفاع کردند. همون موقع که جنگ هنوز دفاع مقدس بود و هنوز به شکل نبرد دو کشور همسایه در نیامده بود. هنوز بهانه ای نبود برای به هدف رسیدن دولتمردان قدرت طلب. یادمون نره همون روزهای اول چه انسانهایی فقط برای دفاع از مملکت رفتن و شهید شدن و اونهایی که زنده برگشتن یا معلول و قطع عضو بودن یا موجی و افسرده که خیلی هاشون الان بی سر و صدا در کنج انزوای خودشون به زندگی پر رنج ادامه میدن و یا تو آسایشگاهها از یادها رفتن . اونهایی که تا وقتی که شهید نشدن حتی اسمی ازشون برده نمیشه. مثل حاج داوود کریمی که یکی از سردارهای بزرگ جنگ بود و بعد از جنگ گوشه یک کارگاه تراشکاری کار می کرد، خونه اش جنوب شهر بود و در اثر جراحات شیمیایی هم شهید شد. آدمهایی مثل اون می تونستن مثل همرزم هاشون برای رسیدن به قدرت و ثروت همه شرافت انسانی رو زیر پا بذارن اما ترجیح دادن به آرمانهاشون وفادار بمونن (شاید بعضی از آرمانهاشون برای بعضی از ما خوشایند هم نباشه) و خیلی های دیگه به اسم اونها به نوایی رسیدن. ( یکی شون رو من می شناختم یادم باشه ماجراشو براتون بنویسم ) دردشون زیاده. گفتنش بی فایده است. چون ما که کاری ازمون برنمیاد. اونهایی که باید کاری میکردن هیچ نکردن. اما می تونیم حساب قهرمانان رو از حساب فرصت طلبها جدا کنیم . سالروز آزادسازی خرمشهر گرامی باد