18.3.07

سال نو

یکشنبه، 27 اسفند 1385
پارسال این موقع برای چیدن سفره هفت سین در تکاپو بودیم. سه تا ماهی قرمز خریدیم برای سر سفره. هر سال دو تا می خریدیم. پارسال یکی هم برای فرزند خریده بودیم. یکیشون دو سه شب قبل از سال تحویل چپکی رو آب راه می رفت. دلم نمی خواست تا سال نو نشده بمیره . جاشو از اون دو تای دیگه جدا کردم و بعد هم باهاش کلی حرف زدم. صبح که بیدار شدم دیدم سرحاله. سمنو رو ایشون برامون آوردن. دو تا قاشقش رو همون موقع نوش جان کردم. چی بود! خیلی خوشمزه بود. نصفش هم دادم به یکی از دوستان برای سر سفره اش. یه کمی هم باقی موند برای سفره هفت سین خودمون. قصد کردم که جاش یه دسر خوشمزه بفرستم. هنوز که عملی نشده. شرمنده مانی خان! اینقدر که اون روزا آشپزی کردن سخت بود برام. سنجد رو میت شاپ به عنوان گیفت میداد. چند تا سنجد توی یک کیسه کوچولو. بس بود واسه سرسفره. یه گلدون سنبل خریدیم از فروشگاه یاس و سبزه هم عدس سبز کرده بودم . اونجا گندم پیدا نکردم. این شد حاصلش:



امسال نوروز خونه ام. چه قدر خوب. هنوز ماهی نخریدم. هنوز سبزه ام قد نکشیده. گذاشتمش زیر لامپ. هنوز خونه تکونی هم تموم نشده. هنوز رومیزی سفیده رو که زیر هفت سین پهن می کنم نشستم و اتو نکردم. چرا؟ خیلی حال و هوای عید ندارم. امیدوارم شما مثل من نباشید. سال خوبی باشه برای همگی.